نورنیوز-گروه بینالملل: ترامپ اخیراً با ادعای حمایت از مسیحیان در نیجریه، از آمادگی وزارت جنگ آمریکا برای اقدام نظامی علیه این کشور خبر داد و دستور داد هرگونه اقدام احتمالی با سرعت و شدت انجام شود. همزمان وزیر جنگ آمریکا نیز مدعی شد که قتل مسیحیان باید متوقف شود و در غیر این صورت، تروریستها مورد هدف قرار میگیرند. واکنش نیجریه اما فوری بود؛ سخنگوی وزارت امور خارجه کشور تاکید کرد که این ادعاها نادرست است و مردم نیجریه از همه ادیان سالهاست در صلح زندگی میکنند. این اتهامزنی در حالی رخ میدهد که کشورهای آفریقایی دیگری مانند سودان، تانزانیا و کامرون نیز با درگیریهای داخلی مواجه شدهاند. در همان زمان، آمریکا تهدیدات خود علیه کشورهای آمریکای لاتین، به ویژه ونزوئلا را افزایش داده است. این روند نشاندهنده پیوند میان تحولات آفریقا و آمریکای لاتین با محاسبات فردی ترامپ و سیاستهای جهانی آمریکا است و میتواند بهعنوان بازتعریف بحرانسازی جهانی تعبیر شود.
سیاست تسلیم یا جنگ ترامپ
با وجود ادعای صلحطلبی در زمان ورود به کاخ سفید، ترامپ نشان داده که به گزینه تسلیم یا جنگ برای تحت فشار قرار دادن کشورها پایبند است. حمله نظامی مشترک با رژیم صهیونیستی به ایران، تحریمهای اقتصادی علیه چین، و آتشبس محدود برای خلع سلاح حماس، نشان داد که طرح تسلیمسازی او ناکام مانده است. با این حال تهدید به ازسرگیری آزمایشهای هستهای و تحرکات نظامی علیه نیجریه و ونزوئلا گواهی بر ادامه این سیاست دارد. نشست کشورهای اروپایی در کاخ سفید و سپس شرمالشیخ نشان داد که ماهیت مذاکرات با آمریکا بیشتر تحقیر و تسلیمسازی است و عملاً نتیجهای ندارد. این رفتار، ماهیت زیادهخواهانه ترامپ را بهوضوح آشکار میسازد.
منابع طبیعی؛ منافع خانوادگی
تحلیل سیاستهای ترامپ نشان میدهد که کشورهایی که هدف فشار و تهدید قرار میگیرند، اغلب از منابع نفتی و معدنی غنی برخوردارند. نیجریه روزانه دو میلیون بشکه نفت تولید میکند و ونزوئلا یکی از بزرگترین دارندگان منابع نفتی جهان است. در خاورمیانه، ترامپ با کشورهای عربی توافقات نفت و انرژی امضا کرده و سرمایهگذاری آنها در شرکتهای خاص در آمریکا را تشویق کرده است. همین روند در تعامل با کشورهای آسیایی مانند تایلند، مالزی، کامبوج، کره جنوبی، ژاپن و استرالیا نیز مشاهده میشود. آمارها نشان میدهند که این سیاستها به جای منافع عمومی آمریکا، صرفاً به خانواده و نزدیکان ترامپ سود رسانده است؛ افزایش ثروت خانوادگی و همزمان بحران اقتصادی داخلی و نیاز ۴۲ میلیون آمریکایی به کمک غذایی، نمونهای بارز از منفعتطلبی فردی اوست.
برهم زدن نظم نوین جهانی
ترامپ، بریکس و پیمانهای چندجانبه جهانی را تهدیدی برای منافع آمریکا میداند و در پی مقابله با آن است. هرچند ادعا میشود تنشها با چین، هند و برزیل کاهش یافته، اما اقدامات نظامی و اقتصادی آمریکا در اوکراین، غرب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین نشاندهنده استمرار سیاست تخاصمی است. همزمان، همگرایی او با رژیم صهیونیستی باعث شده بحرانهای جهانی بهگونهای مدیریت شوند که رژیم صهیونیستی از مجازاتهای بینالمللی در امان بماند و افکار عمومی از اقدامات آن منحرف شود. این زنجیره بحرانسازی جهانی، امنیت و ثبات بینالملل را تهدید میکند و تنها راه مقابله، اجماع و اقدام متحد کشورهای نظم نوین برای مقابله با زیادهخواهی آمریکا است.