نورنیوز-گروه بینالملل: تنها چند روز پس از نشست نمایشی شرمالشیخ، ترامپ که با ژست پیروزی از «پایان جنگ در غزه» سخن میگفت، تهدید کرد حماس باید فوراً خلع سلاح شود وگرنه آمریکا «سریع و خشن» وارد عمل خواهد شد. این سخنان نهتنها بیانگر بیاعتباری ادعای صلح واشنگتن است، بلکه بازگشت علنی سیاست آمریکا به گزینه نظامی در منطقه محسوب میشود. در ظاهر، ترامپ خود را منجی صلح معرفی میکند اما در واقع با همان ادبیات جنگافروزانه دوران بوش و اوباما سخن میگوید.
در همین چارچوب، نتانیاهو نیز مدعی شد «اگر حماس خلع سلاح نشود، جهنم به پا خواهد شد»؛ عبارتی که کاملاً با تهدید ترامپ همنواست. چنین همصدایی، نشانهای روشن از استمرار محور آمریکا–صهیونیسم در تولید بحران در منطقه است؛ محوری که هر بار با عنوان «صلح» میآید اما ردپای ویرانی و اشغال برجای میگذارد.
اعتراف ناخواسته به شکست دو سال جنگ
اظهارات اخیر مقامات آمریکایی و اسرائیلی در واقع اعترافی غیرمستقیم به شکست پروژه نظامی دو ساله علیه غزه است. هدف اعلامی آنان «آزادسازی اسرا، نابودی حماس و پایان حاکمیت مقاومت» بود، اما واقعیت میدانی چیز دیگری است: نه تنها حماس از میان نرفت، بلکه اقتدار آن در توافق آتشبس و حضور هزاران نیروی مقاومت برای تأمین امنیت غزه بهوضوح نمایان شد.
اکنون ترامپ و نتانیاهو با طرح ادعای «خلع سلاح حماس» میکوشند شکست خود را در قالب طرحی سیاسی پنهان کنند. این چرخش از جنگ سخت به جنگ دیپلماتیک، بیانگر ناتوانی محور صهیونیستی در تحقق اهداف نظامی است. ادعای آنها مبنی بر «تضعیف شدید حماس» نیز دروغی بیش نیست؛ زیرا اگر واقعاً حماس تضعیف شده بود، نیازی به تهدید جدید و درخواست خلع سلاح وجود نداشت. این اعتراف ضمنی نشان میدهد که مقاومت فلسطین امروز نهتنها زنده است بلکه در مرحله بازسازی و تثبیت سیاسی قرار دارد.
صلحفروشی به بهای خون مردم غزه
ترامپ همواره در سخنرانیهای خود از «صلح در خاورمیانه» سخن گفته اما کارنامه او پر از جنگافروزی است؛ از انتقال سفارت آمریکا به قدس گرفته تا حمایت بیقید از کشتار مردم غزه. اکنون نیز تهدید او علیه حماس سندی آشکار بر مشارکت مستقیم واشنگتن در نسلکشی است. در واقع، آمریکا نه میانجی صلح بلکه شریک جنایت است.
نمایش شرمالشیخ که با تبلیغ «پایان جنگ» برگزار شد، بیش از آنکه نشستی برای حل بحران غزه باشد، تلاشی برای سفیدسازی چهره رژیم صهیونیستی و بازسازی موقعیت ترامپ در داخل آمریکا بود. لحن تحقیرآمیز او در برابر سران برخی کشورهای عربی و نادیده گرفتن موضوع «تشکیل کشور فلسطین» نشان داد هدف اصلی نشست، نه صلح، بلکه تثبیت حضور آمریکا در معادلات منطقهای و تحمیل طرحهای یکجانبه بر دولتهای عربی است.
از این رو، سخنان بعدی ترامپ درباره اقدام «سریع و خشن» علیه حماس، ماهیت فریبکارانه نشست شرمالشیخ را برملا ساخت؛ نشستی که بهجای ترمیم زخمهای جنگ، بذر دور جدیدی از درگیری را در خاک منطقه پاشید.
امنیت منطقه در گرو همگرایی علیه آمریکا و صهیونیسم
در بیانیه پایانی نشست شرمالشیخ، واژههایی چون «صلح، امنیت و شکوفایی مشترک» تکرار شد، اما واقعیت میدان چیز دیگری را روایت میکند. تا زمانی که رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا به اشغال، ترور و محاصره ادامه میدهد، هیچ مفهومی از صلح پایدار در منطقه معنا نخواهد داشت. تجربه چند دهه اخیر نشان داده که این رژیم به هیچ تعهدی پایبند نیست؛ از کمپدیوید تا اسلو، همگی دروغهایی برای خرید زمان و گسترش اشغال بودهاند.
واقعیت آن است که امنیت خاورمیانه نه از مسیر سازش با رژیم صهیونیستی بلکه از راه همگرایی منطقهای در برابر سیاستهای بحرانساز واشنگتن و تلآویو میگذرد. همانگونه که مقاومت در غزه نشان داد، توازن قدرت تنها در سایه ایستادگی شکل میگیرد، نه سازش. تهدیدهای مکرر ترامپ درباره خلع سلاح حماس، حزبالله و حتی حمله به ایران، نشان میدهد سیاست آمریکا همچنان بر محور سلطهطلبی و بیثباتسازی است.
در چنین شرایطی، کشورهای منطقه چارهای جز ایجاد اجماع علیه این دو کانون بحران ندارند. نظم نوین منطقهای باید بر پایه احترام متقابل، عدممداخله و همکاری امنیتی شکل گیرد تا رؤیای آمریکایی–صهیونیستیِ از «نیل تا فرات» برای همیشه فروبپاشد.
تنها زمانی که جهان اسلام در برابر این محور ایستادگی کند، میتوان از «صلح واقعی» سخن گفت؛ صلحی که نه از مسیر کاخ سفید بلکه از اراده ملتهای منطقه خواهد گذشت.
نورنیوز