نورنیوز-گروه فرهنگی: نود و نه سال از تولد فریدون مشیری میگذرد؛ شاعری که جایگاه او در شعر معاصر ایران نه صرفاً با معیارهای نوآوری ادبی بلکه با شاخصه «مردمی بودن» تعریف میشود. بررسی شعر او، نوع نگاهش و نیز داوریهای گوناگونی که درباره آثارش صورت گرفته،
نشان میدهد که مشیری بیش از هر چیز صدای عاطفه، دوستی و انسانگرایی در شعر نیمقرن اخیر بوده است.
شعر در دوران مشیری
دهههای میانی قرن چهاردهم خورشیدی، عرصه تنوع جریانهای شعری بود: نیما با گشودن راه شعر نو، احمد شاملو و فروغ فرخزاد با تجربههای تازه، و شاعرانی چون نادر نادرپور، سایه و اخوان ثالث هر یک مسیر خود را میپیمودند. در چنین فضایی، مشیری راهی میان سنت و نوآوری
برگزید: زبانی ساده، بیابهام و قابل درک برای مخاطب عام. او نه درگیر پیچیدگیهای زبان شاملو شد و نه در مرز سنتیسرایی باقی ماند، بلکه زبان میانجی و نرم را برگزید که هم مخاطب عام و هم بخشی از جامعه اهل ادبیات را جذب میکرد.
محبوبیتی که از «کوچه» شروع شد
محمدعلی بهمنی شعر او را «زبان نرم و شیرین و حافظهپسند» دانسته است؛ شعری که به تعبیر او «زودهضم» است و همین ویژگی سبب ماندگاری آثاری چون «کوچه» شده است.نمونه روشن این زبان ساده و عاطفه سرشار را میتوان در ابیات عاشقانه زیر دید:گفته بودی که چرا
محو تماشای منیآن چنان مات که یک دم مژه بر هم نزنیمژه برهم نزنم تا که زه دستم نرودناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنیاینجا، عاطفه در بیانی روان و روزمره جاری است. تصویر «مژه برهم نزدن» هم طنینی عاشقانه دارد و هم از جنس تجربه زیستهای است که مخاطب بهسادگی با آن
ارتباط برقرار میکند. این همان سادگی و صداقتی است که شعر مشیری را برای عموم مردم به یادماندنی کرده است.در برابر این نگاه مثبت، نقدهایی نیز بر او وارد شده است. عبدالعلی دستغیب او را اساساً «شاعر نو» نمیداند و بر این باور است که شعر مشیری فاقد نوآوری در فرم
و ساختار است و بیشتر مورد پسند جوانان و مخاطبان غیرحرفهای قرار میگیرد. همچنین برخی منتقدان آثار او را در قیاس با همنسلانش سطحیتر دانستهاند. با این حال، دامنه محبوبیت عمومی او نشان داد که شعر تنها در قلمرو نخبگان تعریف نمیشود.پشتیبانی استادانی چون
شهریار و پرویز ناتل خانلری در آغاز راه برای مشیری اهمیت حیاتی داشت. مقدمه ستایشآمیز شهریار بر دفتر «تشنه طوفان» و نیز انتشار شعرهایش در «مجله سخن» به مدیریت خانلری، جایگاه او را تثبیت کرد. به مرور، زبان و نگاه او که بر عشق و انسانگرایی تکیه داشت، امضای
شعریاش شد.
چرایی محبوبیت و مخاطبان
محبوبیت مشیری را میتوان در چند عامل خلاصه کرد:سادگی و روشنی زبان؛ مخاطب عام بدون دشواری به شعر او راه مییابد.تسلط بر عاطفه و احساس؛ شعر او مستقیم با تجربه زیسته انسانها پیوند میخورد.مضامین انسانی و اجتماعی؛ از عشق فردی تا مهرورزی جهانی، از
وطندوستی تا نقد فقر و بیعدالتی.سلامت شخصیت شاعر؛ چنانکه پرویز خائفی تأکید کرده، مشیری در زندگی فردی نیز چهرهای پاکنهاد و آرام بود و همین پشتوانه اخلاقی در نگاه مخاطب اثرگذار است.به همین دلیل، مخاطبان اصلی او نه فقط نخبگان ادبی، بلکه عموم مردماند؛ از
جوانانی که نخستین تجربههای عاشقانه خود را در شعر او بازمییابند تا خوانندگانی که در پیوند میان عشق و اجتماع به دنبال آرامش و امید هستند.
جایگاه مشیری در چشمانداز شعر معاصرزرینکوب درباره او گفته است: «از زبان مشیری حرمت زبان ادبیات حفظ شد.» این جمله نشان میدهد که حتی اگر مشیری نوآور بنیادین نبوده باشد، در پاسداری از زبان و رساندن پیامهای انسانی سهمی جدی داشته است. او توانست شعر را از
محدوده نخبگان به خانهها و حافظه جمعی مردم ببرد؛ ویژگیای که در تاریخ شعر معاصر کمتر به این اندازه فراگیر دیده میشود.فریدون مشیری، شاعر «کوچه» و «ریشه در خاک»، نه در پی ساختارشکنی بود و نه در دام شعار افتاد. او صدای عاطفه انسانی شد؛ پلی میان سنت و نو،
میان فرد و اجتماع. به همین دلیل است که سالها پس از درگذشتش، همچنان شعرش در حافظه عمومی ایرانیان زنده است؛ شعری که شاید منتقدان آن را ساده یا غیرنو بدانند، اما مردمی بودنش نشان میدهد که «ماندگاری» در ادبیات همیشه از مسیر پیچیدگی و نوآوری نمیگذرد
فارس