نورنیوز- گروه اجتماعی: ایران در آستانه یک دگرگونی جمعیتی تاریخی است:حرکت پرشتاب به سمت سالمندی. طبق آمار رسمی، طی دو دهه آینده سهم جمعیت سالمند کشور به مرز 30 درصد نزدیک میشود. در چنین شرایطی، بیماریهایی همچون آلزایمر و سایر انواع زوال عقل به سرعت در حال بدل شدن به یکی از بزرگترین چالشهای بهداشت عمومی کشور هستند.
هر پنج دقیقه یک آلزایمر
بر اساس اعلام انجمن آلزایمر ایران، هر پنج دقیقه یک نفر در کشور به این بیماری مبتلا میشود؛ عددی تکاندهنده که زنگ خطری جدی برای آینده جامعه به شمار میآید. اگر امروز سیاستگذاری علمی و راهبردی برای پیشگیری و مدیریت این بیماری آغاز نشود، ایران در سالهای پیش رو با نسلی فراموشکار مواجه خواهد شد؛ نسلی که از حافظه و توان پردازش اطلاعات تهی میشود و هزینههای گزاف اجتماعی، اقتصادی و روانی آن گریبان کل جامعه را میگیرد.
آلزایمر نه تنها حافظه و هویت فردی را از بین میبرد، بلکه خانوادهها و نظام سلامت را نیز درگیر میکند. براساس گزارش متخصصان، روند این بیماری ۸ تا ۱۲ سال طول میکشد و در هر مرحله مشکلات تازهای بر بیمار و اطرافیان تحمیل میکند: از فراموش کردن مکان و زمان تا توهم، پرخاشگری و وابستگی کامل به دیگران.
هزینه نگهداری بیماران آلزایمری تنها مالی نیست؛ بلکه فشار روانی بر خانوادهها اغلب منجر به فرسودگی عاطفی، افسردگی و حتی ازهمپاشیدگی روابط خانوادگی میشود. رواندرمانگران میگویند هیچ خانوادهای نباید در مسیر مراقبت از بیمار تنها بماند؛ اما واقعیت آن است که حمایتهای اجتماعی در ایران اندک است و بیشتر بار بیماری بر دوش زنان خانهدار یا دختران خانواده میافتد.
آلزایمر و توسعه ملی
این پرسش اساسی مطرح است که آیا کشوری که با بحران حافظه جمعی دست به گریبان شود میتواند مسیر توسعه را با قدرت ادامه دهد؟ توسعه نیازمند نسلی باهوش، فعال و خوشحافظه است. کشوری که بخش بزرگی از نیروی انسانی آن درگیر زوال شناختی شود، ناگزیر هزینههای هنگفتی را صرف درمان و مراقبت خواهد کرد؛ سرمایهای که میتوانست صرف آموزش، نوآوری و پیشرفت علمی شود.
همچنین، فراموشکاری جمعی میتواند به معنای کاهش حافظه تاریخی جامعه نیز باشد. وقتی سالمندان – بهعنوان حافظان تجربه و تاریخ شفاهی – دچار زوال عقل شوند، پیوندهای فرهنگی و انتقال تجربه میان نسلها گسسته خواهد شد. چنین وضعیتی میتواند جامعه را دچار خلأ هویتی و سردرگمی فرهنگی کند
به گزارش انجمن جهانی آلزایمر، امروز بیش از ۵۵ میلیون نفر در جهان با این بیماری زندگی میکنند و پیشبینی میشود این رقم تا سال ۲۰۳۰ به ۱۳۷ میلیون نفر برسد. در جهان، هر سه ثانیه یک نفر به دمانس یا زوال عقل مبتلا میشود و این بیماری بهعنوان هفتمین علت مرگشناخته میشود.
ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. سالمندی شتابان جمعیت کشور، ما را با موجی بیسابقه از بیماران آلزایمری روبهرو خواهد کرد. اما پرسش اینجاست: آیا زیرساختهای نظام سلامت، بیمه و خدمات اجتماعی ما آماده این موج هستند؟ پاسخ، متأسفانه منفی است.
چه باید کرد؟
1. پیشگیری و آموزش عمومی: اصلاح سبک زندگی، تغذیه سالم، ورزش، و فعالیتهای ذهنی میتواند روند بروز آلزایمر را به تأخیر بیندازد.
2. سرمایهگذاری در پژوهش: ایران نیازمند مراکز تحقیقاتی و آزمایشگاههای تخصصی برای مطالعه بر روی علل ژنتیکی و محیطی آلزایمر است.
3. حمایت اجتماعی و بیمهای: خانوادهها نباید در این مسیر تنها باشند. بیمههای درمانی و خدمات مراقبتی باید تقویت شوند.
4. آگاهیرسانی ملی: همانگونه که کمپینهای مبارزه با دخانیات یا دیابت شکل گرفت، باید کمپینهای ملی مقابله با آلزایمر نیز آغاز شود.
آلزایمر تنها یک بیماری فردی نیست؛ یک بحران ملی است. کشوری که با موج آلزایمر روبهرو شود، نهتنها حافظه فردی شهروندانش را از دست میدهد بلکه در معرض فراموشکاری جمعی و توقف مسیر توسعه قرار میگیرد. ایران اگر میخواهد آیندهای روشن داشته باشد، باید همین امروز برای حفظ حافظه ملی و سلامت شناختی نسلهای آینده سرمایهگذاری کند. این پرسش جدی همچنان باقی است: آیا ایران در حال فراموشکار شدن است؟ و اگر چنین است، چه کسی حافظه آینده ما خواهد بود؟
نورنیوز