نورنیوز- گروه اجتماعی: در حالی که تابستان ۱۴۰۴ با گرمای کمسابقهای ایران را فرا گرفته، بحرانی قدیمی بار دیگر به نقطه جوش رسیده است: خاموشی و قطعیهای گسترده برق. اما اگرچه اخبار رسمی بیشتر درباره مصرف خانگی و افت فشار در شبکه است، آنچه کمتر دیده و شنیده و رسانهای میشود، تأثیر خاموشیها بر قلب تپنده تولید کشور، یعنی صنایع و نیروی کار وابسته به آنهاست. خاموشیهای گسترده در بخش صنعتی، تنها خاموشی یک کارخانه نیست؛ بلکه در معنای واقعی، خاموشی اجاق خانه بسیاری از کارگران است.
پیامدهای وخیم اجتماعی قطعیهای برق
طی هفتههای اخیر، صنایع فولاد، سیمان، خودروسازی و پتروشیمی بارها از قطع برق ناگهانی خبر دادهاند. اما آنچه کمتر به آن پرداخته شده، پیامد اجتماعی این خاموشیهاست: کاهش شیفتهای کاری، تعدیل موقت یا پنهان نیروها، تأخیر در پرداخت حقوق، و در نهایت، تضعیف امنیت شغلی و روانی هزاران کارگر. بسیاری از این واحدها با اعمال خاموشیهای ساعتی یا روزانه، ناگزیرند بخشی از نیروی انسانی خود را به مرخصی اجباری یا فعالیت غیرمولد بفرستند؛ پدیدهای که در نگاه اول شاید موقتی به نظر برسد، اما در واقع به فرسایش ساختارهای معیشتی اقشار کارگری میانجامد.
آنچه وضعیت را پیچیدهتر میکند، بیثباتی در سیاستگذاری انرژی و عدم اعلام جداول دقیق خاموشی صنایع است. فعالان صنعتی از نبود شفافیت در مدیریت بار شکایت دارند؛ بعضاً زمانی برق قطع میشود که خط تولید در اوج فعالیت است و ضرری هنگفت به ماشینآلات و مواد اولیه وارد میآید. نتیجه این بیثباتی، نه تنها کاهش بهرهوری، بلکه افزایش تنش و نااطمینانی در محیط کار است؛ شرایطی که بیشترین فشار آن، نه بر مدیران میانی یا سهامداران، بلکه بر کارگرانی وارد میشود که با قراردادهای کوتاهمدت، بیمه ناکامل و امنیت شغلی شکننده، ستونهای پنهان اقتصاد ایراناند.
کارگران، قربانیان خاموش خاموشیها
بیتردید بحران انرژی نیازمند راهکارهایی میانمدت و بلندمدت است: توسعه زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر، مدیریت هوشمند مصرف برق، سرمایهگذاری در نیروگاههای پراکنده و بهینهسازی مصرف صنایع. اما در کوتاهمدت، مسئولان باید به آسیبپذیرترین حلقه این زنجیره توجهی مضاعف داشته باشند. کارگرانی که دستمزد ماهانهشان حتی کفاف نیمی از هزینههای خانوار را نمیدهد، در برابر اختلالات پیاپی اقتصادی، تابآوری ندارند. هر ساعت تعطیلی کارخانه، میتواند معادل یک وعده غذای حذفشده، یک قسط عقبافتاده یا یک امید بربادرفته باشد.
اکنون که دولت بر "جهش تولید" و "رشد اقتصادی غیرنفتی" تأکید دارد، ضروری است تا بحران برق، صرفاً از زاویه فنی و تراز عرضه و تقاضا دیده نشود. برق، تنها یک منبع انرژی نیست؛ تضمین گردش چرخ تولید و تداوم درآمد خانوارهاست. صیانت از نیروی کار – به عنوان ارزشمندترین سرمایه انسانی کشور – ایجاب میکند که در هر سیاستگذاری کلان در حوزه انرژی، اثرات اجتماعی و معیشتی نیز مورد توجه جدی قرار گیرد.
در غیر این صورت، خاموشیها نهتنها به خاموشی در کارخانهها، که به خاموشی در زندگی طبقه کارگر و شعلهور شدن بحرانهای اجتماعی منجر خواهد شد؛ بحرانی که دیگر با اتصال دوباره به شبکه برق، روشن نخواهد شد.
نورنیوز