نورنیوز-گروه بینالملل: رفتار اخیر ایالات متحده در قبال ایران، بیش از آنکه نشانگر یک موضع راهبردی ثابت باشد، محصول یک سلسله شکستهای پنهان در سیاست خارجی این کشور است. از سخنان تند و تهدیدآمیز ترامپ گرفته تا تحریمهای جدید وزارت خزانهداری و بیانیه مشترک دموکراتها و جمهوریخواهان در کنگره، همه و همه برای پوشاندن واقعیتی است که از زبان رهبری انقلاب اسلامی با صراحت اعلام شد: «حق غنیسازی قطعی است و آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».
افزایش فشار از طریق شورای حکام آژانس نیز در این چارچوب معنا مییابد؛ تلاش آمریکا و تروئیکای اروپا برای تصویب قطعنامهای علیه ایران، در واقع یک مانور رسانهای برای فشار دیپلماتیک بیشتر است، اما تجربه نشان داده این قطعنامهها بدون اجماع جهانی، اثرگذاری واقعی ندارند و صرفاً نمایشی از «دوقطبی جنگ یا مذاکره» هستند.
گروسی، اسرائیل و ابزارهای فشار بیرونی
در حالی که نشست شورای حکام در آستانه برگزاری است، شاهد همصدایی عجیب گروسی، اسرائیل و واشنگتن هستیم. گروسی با موضعگیریهایی که فراتر از وظایف فنی آژانس است، تلاش دارد تا فضای مذاکرات را در جهت منافع غربیها سامان دهد.
همزمان، اسرائیل نیز نقش تضمینکننده عدم اقدام نظامی را بازی میکند تا طرف مقابل را فریب دهد که «فعلاً زمان مذاکره است». در این شرایط، گروسی با القای اینکه ایران «ظرفیت ساخت سلاح هستهای» را دارد، نه تنها بیطرفی آژانس را زیر سؤال برده، بلکه عملاً به ابزاری تبلیغاتی برای آمریکا بدل شده است.
این اظهارات در کنار ادعاهای پمپ شده رسانهای درباره روابط موشکی ایران با چین و روسیه، طراحیای هدفمند برای زیرسؤال بردن مشروعیت منطقهای و جهانی ایران است.
پرونده «همه یا هیچ»؛ بازگشت به شعارهای قدیمی
آنچه مسلم است؛ سیاست راهبردی آمریکا در قبال ایران تغییری نکرده؛ همچنان همان الگوی قدیمی بوش، اوباما و بایدن پیگیری میشود: نابودی برنامه هستهای، محدودسازی موشکی و حذف منطقهای ایران. ترامپ نیز با همان منطق وارد میدان شده و صراحتاً اعلام کرده: یا همه چیز یا هیچ چیز.
با این حال، شرایط امروز منطقه و توان بازدارندگی ایران اجازه تکرار سناریوهای گذشته را نمیدهد. در واقع، ایالات متحده برای تقابل مستقیم نه اراده دارد و نه توانش را. به همین دلیل به میدان رسانهای و امنیتی پناه آورده تا با سیاهنمایی و سناریوسازی، فضایی مبهم برای تصمیمسازی در تهران و اقناع متحدانش در جهان بسازد.
همافزایی رسانهای و تحریمها؛ بازی با زمان و افکار
تحریمهای تازه، ادعاهای موشکی، ترساندن افکار عمومی جهانی از برنامههای دفاعی ایران و هجمه رسانهای به روابط ایران با چین و روسیه، تلاشی هماهنگ برای شکلدهی به یک «جنگ روانی چندلایه» است. آمریکا نه از قدرت ایران که از ناتوانی خود در بازگرداندن اجماع جهانی، نگران است.
نکته مهم آن است که در برابر این عملیات روانی و فشار ترکیبی، تهران بر اصول خود ایستاده و ضمن رد سازش، درب دیپلماسی را نبسته است؛ مسیری که تنها با احترام به حقوق ملت ایران قابل پیمایش است.