نورنیوز-گروه سیاسی: تمام این اقدامات نشان میدهد که ترامپ برای کاهش هزینههای دولت آمریکا و افزایش درآمد، شعارهای کلی مطرح کرده است. به عنوان بخشی از سیاست افزایش درآمد، اعلام کرد که نخستین سفر خارجیاش را به خاورمیانه و مشخصاً به عربستان، انجام خواهد داد به شرط آنکه عربستان هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری کند. بن سلمان گفته بود ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند،اما ترامپ سرمایهگذاری هزار میلیارد دلاری را مدنظر دارد. در همین چارچوب، قراردادهایی حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد دلار در عربستان امضا شد از جمله قرارداد فروش سلاح که مبلغ آن حدود ۱۴۲ میلیارد دلار بود. هواپیما، تجهیزات نظامی و پروژههای پتروشیمی، بندری و… نیز در راه است. برخی از اینها اعلام شده و برخی نیز قرار بود پیش از ترک عربستان اعلام شوند. گروهی از ثروتمندان و فعالان فناوری نیز همراه ترامپ بودند تا قراردادها را امضا کنند؛ در مجموع ارزش قراردادها چیزی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار بود.
او به امارات و قطر نیز سفر میکند و داستان مشابهی را در آنجا تکرار خواهد کرد. از نظر شخصی نیز ترامپ در سفر اولش از عربستان یک میلیارد دلار هدیه شخصی دریافت کرد. قطر نیز اعلام کرد که هواپیمای بوئینگ به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار به وی هدیه دادند و اماراتیها نیز وعده دادهاند که میلیاردها دلار در آمریکا سرمایهگذاری کنند و طبیعی است که ترامپ این پول را جذب کند.
ترامپ به دنبال آن است که این اهداف را بدون ورود به جنگ محقق کند و در رابطه با اوکراین، پیشنهاد آتشبس ۳۰ روزه داده بود اما روسیه آن را نپذیرفت و خواستار آتشبس دائم شد. ترامپ با فشار، دنبال گرفتن امتیازاتی بود که اروپاییها و اوکراینیها نپذیرفتند. در خاورمیانه نیز فشارهایی از سوی اسرائیل، بهویژه نتانیاهو، وجود دارد تا آمریکا وارد جنگ با ایران شود. ترامپ اما دریافت که ورود به این جنگ ساده نخواهد بود. او حتی برای مهار نفوذ ایران در منطقه، حوثیها را در یمن بمباران کرد، هواپیماهای B-52 و دیگر تجهیزات نظامی را به منطقه آورد اما در نهایت مذاکره را ترجیح داد.
در دور نخست ریاستجمهوریاش، امتیازهای زیادی به اسرائیل داد؛ مانند به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و اشغال بلندیهای جولان. این اقدامات باعث دلخوری شخصی ترامپ شد چراکه پس از پیروزی بایدن، نتانیاهو بلافاصله به او تبریک گفت. اکنون نیز ترامپ تلاش میکند، مسائل منطقه را از راه دیپلماسی حل کند نه از راه جنگ.
او طرح ابراهیم را تقویت میکند، عربستان را وارد این مسیر کرده و میخواهد سایر کشورهای عربی نیز وارد شوند تا هزینههای امنیتی اسرائیل را این کشورها متقبل شوند.
در جنگ غزه، دموکراتها ۲۳ میلیارد دلار کمک کردند، اما کسی نمیداند واقعاً چه میزان خرج شده است. ترامپ در تلاش است این هزینهها را به گردن اعراب بیندازد و یک حلقه امنیتی برای اسرائیل ایجاد کند.
با این روش، لابی اسرائیل در آمریکا، یعنی آیپک، را نیز تا حدی راضی نگه داشته است. این در حالی است که تبلیغات داخلی علیه ترامپ آغاز شده و محبوبیت او تا حدی کاهش یافته در حالی که در رقابت با دموکراتها آرای نسبتاً بالایی داشت. حالا اسرائیل سعی دارد، جمهوریخواهان را علیه ترامپ تحریک کند. در این شرایط، ترامپ سعی دارد با جذب سرمایه و حمایت ثروتمندان، پایههای حمایت خود را تقویت کند. او به آنها گفته است که بگذارید من امنیت اسرائیل را تأمین کنم اما از طریق توافق و دیپلماسی نه از طریق جنگ. او بر تقویت طرح ابراهیم تأکید دارد تا با ورود عربستان و سایر کشورها، ائتلافی برای تضمین امنیت اسرائیل شکل گیرد.
در مسئله سوریه نیز بخشهایی از خاک آن به اشغال اسرائیل درآمده و شهرکسازی افزایش یافته اما او با لغو تحریمهای سوریه، باعث شد تا بلافاصله بنسلمان با خوشحالی از ترامپ استقبال کند و تمام جمعیت ایستاده برای او کف زدند! در این چارچوب، سوریه نیز در مدار سیاستهای ترامپ قرار گرفت. این در حالی است که ایران زمانی در سوریه و لبنان نفوذ داشت اما اکنون عربستان به راحتی جایگزین شده است. در مجموع ترامپ تلاش میکند، رهبری منطقه را به عربستان واگذار کند. این یک هدف حاشیهای مهم برای اوست. البته این مسیر خالی از چالش نیست اما با قدرت وارد آن شده و به نظر میرسد، سوریه را نیز به این مسیر سوق داده است.