نورنیوز-گروه سیاسی: سفر قریبالوقوع رئیسجمهور ایالات متحده به عربستان، امارات و قطر در حالی انجام میشود که منطقه غرب آسیا در برههای حساس قرار دارد؛ برههای که بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازتعریف مفاهیم امنیت، صلح و همکاری منطقهای است. اگرچه عنوان رسمی این سفر کمک به «ثبات و امنیت منطقه» اعلام شده، اما تجربیات پیشین و ساختار راهبردی که این نوع سفرها در آن تعریف میشوند، تردیدهای جدی در خصوص اهداف و پیامدهای آن ایجاد کردهاند.
جریان فکری حاکم بر سیاست خارجی آمریکا در منطقه، که رئیسجمهور فعلی نیز نمایندگی آن را بر عهده دارد، عموماً منطقه را نه بهعنوان بستری برای همکاری اصیل و درونزا، بلکه بهمثابه عرصهای برای تثبیت منافع خود تعریف کرده است. نتیجه چنین رویکردی، طی دهههای گذشته، چیزی جز بیثباتی، رقابتهای مخرب، و تضعیف بنیانهای حاکمیت ملی در بسیاری از کشورهای منطقه نبوده است.
کشورهای منطقه باید توجه داشته باشند که نباید سرنوشت خود را به رفتوآمدهایی از این دست گره بزنند. تجربههای گذشته نشان داده است که پیروی از مدلهای امنیتی وارداتی، نهتنها به حل مسائل منجر نمیشود بلکه در بسیاری موارد موجب شعلهور شدن درگیریها و شکلگیری بحرانهای طولانیمدت شده است. وابستگی راهبردی به قدرتهای بیرونی، عملاً کشورهای منطقه را به بازیگرانی منفعل در معادلات امنیتی تبدیل کرده است.
تهدیدات نظامی اخیر ایالات متحده علیه ایران نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. اگرچه ایران همواره تأکید کرده که امنیت همسایگانش را بخشی از امنیت خود میداند و هیچ برنامهای برای تعرض به آنها ندارد، اما حضور نظامی آمریکا در برخی کشورهای منطقه، وضعیت را بهگونهای تعریف کرده که هرگونه اقدام تنشزا میتواند منطقه را به سمت بحران فراگیر سوق دهد. بسیاری از تحلیلگران نسبت به تبعات چنین سناریویی هشدار دادهاند؛ سناریویی که نهتنها به نفع هیچیک از کشورهای منطقه نیست، بلکه میتواند زیرساختهای اعتماد و همکاری منطقهای را نیز برای سالها تخریب کند.
در این میان، موضوع تأمین امنیت برای رژیمی مانند اسرائیل، که کارنامهای پر از خشونت، اشغال و بحرانآفرینی دارد، نمیتواند در چارچوب منطق امنیت جمعی منطقهای توجیهپذیر باشد. اسرائیل بارها نشان داده که بهجای ایفای نقش سازنده در منطقه، به کانونی برای درگیری، بیثباتی و نفوذ در ساختارهای دیگر کشورها تبدیل شده است. تلاش برای پیوند زدن امنیت منطقه به خواستهای تلآویو، به معنای نادیده گرفتن واقعیات میدانی و ارزشهای مشترک ملتهای منطقه است. امنیتخواهی واقعی، با منطق اسرائیلخواهی سازگار نیست؛ زیرا امنیت در گرو عدالت، احترام متقابل و عدم دخالت در امور دیگران شکل میگیرد، نه با تکیه بر رژیمی که اساس مشروعیت آن محل نزاع است.
رئیسجمهور آمریکا پیش از سفر نیز تلاش کرده فضای رسانهای را در اختیار بگیرد؛ از ادعای پایان دادن به بحران یمن گرفته تا طرح تسلیم انصارالله—ادعاهایی که نهتنها از سوی طرفهای درگیر رد شدهاند، بلکه بیشتر به بخشی از راهبرد تبلیغاتی او برای دستاوردسازی رسانهای شباهت دارند تا حرکتی در مسیر حلوفصل واقعی بحرانها. این هیاهوی رسانهای، که پیشتر نیز بارها از سوی این جریان در آستانه تحولات مهم به کار گرفته شده، نشان میدهد که اهداف بلندمدت و ساختاری، جای خود را به منافع مقطعی و پیامهای سیاسی داخلی دادهاند.
فارغ از هیاهوی رسانهای و فضای پرتبوتاب ایجادشده پیرامون این سفر، طی روزها و هفتههای آینده، بهویژه پس از بازگشت ترامپ از منطقه، روشن خواهد شد که آیا این سفر نیز در سطح رسانهها و بیانیهها باقی خواهد ماند یا اینبار قرار است تجربهای متفاوت از گذشته رقم بخورد