نورنیوز-گروه سیاسی: رئیس مجلس خبرگان رهبری در افتتاحیه سومین اجلاس این نهاد، در کنار تبیین برخی از مهمترین مسائل جاری در سیاست داخلی کشور به موضوع حجاب اشاره کرده و احتمالا از باب پیشنهاد، توصیههایی مطرح کرده است که از هرجهت قابل توجه و دقت است. آیت الله محمدعلی موحدی کرمانی در این زمینه گفته است:« در خصوص مسئله حجاب قوانینی تصویب کنیم که برای افراد محجبه امتیار قائل شود، از جمله تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرایمی مانند جرایم رانندگی تعلق بگیرد، این امتیاز باعث میشود افراد به سمت حجاب تشویق شوند.»
سخنان رئیس مجلس خبرگان، نه به اعتبار اینکه از زبان یک عالم دینی در مجامع درس و بحث حوزوی مطرح شده، بلکه به این جهت که از زبان عالیترین مقام در یکی از ارکان تعیین کننده نظام گفته شده طبعا اهمیتی مضاعف پیدا میکند. طرح این پیشنهادها در نشست رسمی نهاد خبرگان، دایره اهمیت آن را وسعت میبخشد و طبعا ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز مییابد. درباب نگاه و رویکرد آیت الله موحدی کرمانی به ماجرای حجاب، نکاتی قابل طرح و تذکر است.
حجاب بهعنوان یکی از نمادهای هویتی و دینی در جمهوری اسلامی ایران، همواره موضوعی مورد توجه و سیاستگذاری بوده است. طی 4 دههی اخیر، این سیاستگذاریها شکلهای گوناگونی داشتهاند و قالبها و رویکردهای مختلفی پیشه کردهاند. در در سالهای اخیر، برخی سیاستگذاران و نظریهپردازان اجتماعی برای ساماندهی به موضوع حجاب، پیشنهاد دادهاند که بهجای تکیه صرف بر برخوردهای سلبی یا الزامهای قانونی، از ابزارهای تشویقی مانند «تبعیض مثبت» (positive discrimination) یا (affirmative action) استفاده شود. معنای این رویکرد، ارائه امتیازاتی خاص به افراد یا گروههایی است که هنجار حجاب را رعایت میکنند. اما پرسش اساسی این است که آیا چنین سیاستهایی واقعاً به ترویج حجاب منجر میشوند یا آنکه پیامدهایی معکوس دارند؟
تبعیض مثبت و کاربرد آن در سیاستگذاری فرهنگی
نفس اینکه رئیس مجلس خبرگان به خلاف برخی از چهرههای تریبوندار دینی، برای ترویج حجاب سراغ رویکردها و راهکارهای قهرآمیز و غلاظ و شداد نرفته گامی رو به جلو و قابل تقدیر است. این انتخاب، شاید حتی بتواند حمل بر این شود که کسی مثل رئیس مجلس خبرگان هم نسبت به اجرای قانون مشهور به عفاف و حجاب، ملاحظات انتقادی دارد. او در نطق خود، بر خلاف برخی از امامان جمعه، اجرای بیکم و کاست آن قانون را از دولت مطالبه نکرده و برخوردهای تند خیابانی با موضوع بیحجابی را خواستار نشده است. چنین نگاه متفاوتی نسبت به حجاب در جامعه، قابل توجه و حتی قابل تقدیر است و نشان میدهد برخوردهای سلبی در قالب مصوبات شتابزده و چه بسا نسنجیده، مورد تأکید و شاید هم مورد تأیید مسئولان ارشد نهادهای مهم نظام هم نیست و این مسئولان، به چیزی معتقدند که در علوم اجتماعی از آن به «تبعیض مثبت» تعبیر میشود.
تبعیض مثبت به معنای ایجاد امتیازهای ویژه برای گروههایی است که در موقعیت اجتماعی خاصی قرار دارند یا مورد نظر سیاستگذارند. این مفهوم، که خاستگاه آن در نظریههای عدالت اجتماعی و برابری فرصتهاست، معمولاً برای حمایت از اقلیتهای نژادی، مذهبی یا جنسیتی به کار میرود. با این حال، در ایران، برخی تلاش کردهاند از این ابزار برای تشویق به رعایت حجاب بهره بگیرند. نمونههایی از این نوع سیاستها شامل اولویت استخدامی برای زنان محجبه، اعطای امتیاز در پذیرش دانشگاهی، تخفیفهای خدماتی و فرهنگی، یا حتی اولویت در دریافت تسهیلات بانکی است.
تبعیض مثبت با دو کفّه سود و زیان
رویکرد تبعیض مثبت در حوزه مسائل اجتماعی، رویه ای نسبتا رایج در جهان است. در بسیاری از کشورها از این شیوه برای ایجاد یا تحکیم رفتارهای مدنی استفاده میشود. با این حال سئوال این است که آیا از چنین راهکاری میتوان در حوزهی مسائل اعتقادی و باورهای دینی بهره برد؟ شک نیست که استفاده از این راهکار در حوزه حجاب، میتواند فواید و منفعتهایی داشته باشد. برخی از این فواید و نقاط قوت را می توان اینگونه فهرست کرد.
۱. افزایش انگیزههای بیرونی: در شرایطی که انگیزههای درونی برای رعایت حجاب،دستکم در بخشی از جامعه کاهش یافته، ایجاد مشوقهای مادی و اجتماعی ممکن است به شکل موقتی رفتارهای ظاهری را تغییر دهد.
۲. تغییر فضای هنجاری: ارائه پاداش به رعایتکنندگان حجاب میتواند نشانهای از حمایت رسمی حاکمیتی باشد و فضا را به نفع این هنجار بازتعریف کند.
۳. خلق الگوهای اجتماعی موفق: زنانی که در قالب مشوقها به موفقیت شغلی یا تحصیلی میرسند، ممکن است در بلندمدت به الگوهای فرهنگی برای دیگران تبدیل شوند.
اما چنین رویکردی،خالی از آسیبها و مخاطرات هم نیست. در سایر کشورهای اسلامی نیز تلاشهایی برای پیوند میان سیاستگذاری و ارزشهای دینی صورت گرفته است. مثلا در مالزی، امتیازاتی برای بانوان محجبه در نهادهای دولتی در نظر گرفته شد، اما مطالعات دانشگاه ملی مالزی در سال ۲۰۱۹ نشان داد که این سیاستها در بلندمدت منجر به کاهش کیفیت خدمات عمومی و افزایش شکافهای فرهنگی شدهاند.
با وجود برخی مزایا، تحلیلهای جامعهشناختی و روانشناختی نشان میدهند که تبعیض مثبت بهتنهایی نمیتواند سیاستی پایدار یا مؤثر برای ترویج یک هنجار دینی مانند حجاب باشد. دلایل این امر به شرح زیر است:
۱. ابزاری شدن حجاب: تبدیل حجاب از یک کنش دینی و اعتقادی به ابزاری برای کسب امتیاز، باعث سستشدن ریشههای ارزشی آن میشود. برخی پژوهشهای دانشگاهی نشان میدهد که «وقتی حجاب در نظام پاداشدهی قرار گیرد، بیشتر به رفتار ابزاری بدل میشود تا هویت فرهنگی.»
۲. افزایش نابرابری اجتماعی: تبعیض مثبت، اگر بهدرستی طراحی و اجرا نشود، ممکن است به شکلگیری نارضایتیهای اجتماعی منجر شود. کسانی که حجاب ندارند – ولو به دلایل فرهنگی یا شخصی – احساس میکنند از فرصتهای برابر محروم شدهاند. این امر ممکن است گسلهای اجتماعی را افزایش دهد.
۳. دوگانگی درونی در افراد: زنانی که صرفاً برای دریافت امتیاز، حجاب ظاهری را رعایت میکنند، در معرض نوعی «شکاف هویتی» قرار میگیرند. این دوگانگی میان رفتار بیرونی و باور درونی، از دید روانشناسی فرهنگی، باعث کاهش عزتنفس و افزایش احساس فریب در جامعه میشود.
۴. کاهش اثربخشی سیاستهای ایجابی: اگر سیاستگذاران به تبعیض مثبت بهعنوان راهحل اصلی ترویج حجاب نگاه کنند، ممکن است از سایر راهبردهای فرهنگی مانند گفتوگوی بیننسلی، آموزشهای رسانهای، الگوسازی اجتماعی و نهادسازی غفلت کنند.
نقدها و ملاحظات انتقادی داخلی
در سالهای اخیر، برخی مسئولان فرهنگی ایران نیز نسبت به تأثیرگذاری سیاستهای تشویقی تردیدهایی مطرح کردهاند. بهعنوان مثال، حجتالاسلام سید مهدی خاموشی، رئیس پیشین سازمان تبلیغات اسلامی، در سال ۱۴۰۲ تصریح کرد:«ما باید دلها را قانع کنیم، نه اینکه برای چادر تخفیف بدهیم. چادر اگر کالای معنوی است، نباید به کالای امتیازی تقلیل یابد.» همچنین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۴۰۳ با عنوان «آسیبشناسی سیاستهای ترویج حجاب» بیان میکند که «اتکای بیش از حد به مشوقهای اقتصادی، بدون پشتوانه فرهنگی و آموزشی، به نتایجی سطحی و ناپایدار منجر میشود.»
بر این اساس به نظر میرسد که استفاده از تبعیض مثبت بهعنوان ابزار ترویج حجاب، در نگاه اول شاید روشی مدنیتر از الزام قانونی یا برخورد انتظامی باشد، اما تجربههای داخلی و بینالمللی نشان میدهد که این رویکرد بدون حمایت فرهنگی و گفتمانی، نهتنها اثربخش نیست، بلکه ممکن است آثار منفی برجای گذارد. حجاب، پیش و بیش از آنکه یک رفتار اجتماعی باشد، یک باور درونی است. بنابراین، سیاستگذاری فرهنگی برای ترویج آن باید بر تقویت «باور» متمرکز باشد نه فقط رفتار.
نورنیوز