نورنیوز-گروه بین الملل: دولت ترامپ با اقداماتی جنجالی، روابط آمریکا و اروپا را به شدت تیره کرده است. این اقدامات شامل فشار به دانمارک برای واگذاری بخشی از خاکش به آمریکا، حمایت از پوپولیست‌های راست‌گرا در اروپا، و مذاکره با روسیه درباره آینده اوکراین بدون حضور نمایندگان اروپایی است. این رفتارها باعث شده که مقامات اروپایی احساس کنند آمریکا دیگر شریک قابل اعتمادی نیست. به عنوان مثال، فشار به دانمارک برای واگذاری گرینلند، که با واکنش تند مقامات دانمارکی مواجه شد، نشان‌دهنده رویکرد غیرمعمول دولت ترامپ بود. همچنین، حمایت از احزاب راست‌گرا در کشورهایی مانند مجارستان و ایتالیا، نگرانی‌هایی را درباره دخالت در سیاست داخلی اروپا ایجاد کرده است. مذاکرات مستقیم با روسیه درباره اوکراین نیز باعث شده که اروپا احساس کند در مسائل کلیدی کنار گذاشته شده است. این تنش‌ها حتی از دوران جنگ عراق یا کنفرانس خبری ۲۰۱۸ ترامپ با پوتین هم فراتر رفته‌اند و روابط دو طرف به بدترین حالت خود از زمان پایان جنگ سرد رسیده است.
نقش تاریخی آمریکا برای اروپا
آمریکا از زمان پایان جنگ جهانی دوم، نقش حیاتی در حفظ امنیت و ثبات اروپا داشته است. طرح مارشال، که در سال ۱۹۴۸ اجرا شد، به بازسازی اقتصاد کشورهای اروپایی مانند فرانسه، ایتالیا، آلمان غربی و بریتانیا کمک کرد. این طرح نه تنها اقتصاد اروپا را احیا کرد، بلکه از گسترش نفوذ کمونیسم در اروپا جلوگیری کرد. همچنین، آمریکا با حمایت از احزاب میانه‌رو، دموکراسی‌های شکننده اروپا را در برابر تهدیدات افراطی تقویت کرد. به عنوان مثال، حمایت از احزاب دموکرات مسیحی در آلمان و ایتالیا، نقش مهمی در تثبیت این کشورها داشت. این حمایت‌ها باعث شد اروپا بتواند در دوران جنگ سرد و پس از آن، ثبات و امنیت خود را حفظ کند. اما اکنون، با تغییر سیاست‌های آمریکا و کاهش تمایل به همکاری، این همکاری قدیمی در خطر است و اروپا باید برای آینده‌اش تصمیمات مهمی بگیرد.
پیامدهای این شکاف
تنش‌های اخیر می‌توانند تضمین‌های امنیتی آمریکا برای اروپا را به خطر بیندازند و اروپا را در موقعیت آسیب‌پذیری قرار دهند. مقامات اروپایی نگرانند که آمریکا دیگر به فکر حمایت از اروپا نباشد. به عنوان مثال، تعهد آمریکا به ناتو، که ستون اصلی امنیت اروپا بوده، اکنون زیر سوال رفته است. این امر می‌تواند ثبات و امنیت اروپا را به خطر بیندازد، به‌ویژه در شرایطی که تهدیداتی مانند تنش‌های مرزی در شرق اروپا یا مسائل امنیتی در خاورمیانه افزایش یافته‌اند. این وضعیت، اروپا را مجبور می‌کند که به فکر راه‌های جدیدی برای حفظ امنیت خود باشد، زیرا دیگر نمی‌تواند به آمریکا به عنوان یک متحد قابل اعتماد تکیه کند. این شکاف همچنین می‌تواند به کاهش همکاری‌های اقتصادی و سیاسی بین دو طرف منجر شود که پیامدهای گسترده‌ای برای هر دو منطقه خواهد داشت.
درخواست از اروپا برای اقدام
این مقاله هشدار می‌دهد که اروپا باید با تقویت قابلیت‌های دفاعی و امنیتی خود، وابستگی به آمریکا را کاهش دهد. این می‌تواند شامل افزایش بودجه دفاعی باشد، به طوری که کشورهای اروپایی بتوانند تجهیزات نظامی پیشرفته‌تری تهیه کنند. همکاری نظامی بیشتر بین کشورهای اروپایی، مانند ایجاد یک نیروی دفاعی مشترک اروپایی، نیز می‌تواند به تقویت امنیت کمک کند. علاوه بر این، تلاش برای استقلال استراتژیک بیشتر، مانند توسعه سیاست خارجی مستقل و کاهش وابستگی به فناوری آمریکایی، از دیگر اقدامات پیشنهادی است. اگر اروپا این کار را نکند، ممکن است ثبات و امنیتی که دهه‌ها از آن برخوردار بوده را از دست بدهد. این مقاله به اروپا یادآوری می‌کند که زمان اقدام فرا رسیده و باید برای آینده‌اش آماده شود، زیرا در غیر این صورت، ممکن است با بحران‌های جدی مواجه شود.