نورنیوز- گروه فرهنگ و جامعه: انتخاب روزی در تقویم ملی به نام "روز دختر" علاوه بر اینکه در مناسبات خانوادگی و اجتماعی و ملی، موجی از شادی می آفریند، فرصتی را هم فراهم می کند تا قابلیت ها و توانمندی ها و توفیقات دختران ایران زمین را مرور کنیم. نگاهی گذرا به صحنه عمومی جامعه ایرانی، این واقعیت را نشان می دهد که دختران ایران با تمام موانع و محدودیت ها و تنگ چشمی هایی که با آن مواجه بوده اند یکی از سرچشمه های قدرت و افتخار ملی ایرانیان بوده اند. کارنامه دختران ایرانی که هنوز در سنین دانش آموزی و دانشجویی اند و بانوان ایرانی که از این سنین عبور کرده و به سطح رده های بالاتر سنّی و اجتماعی رسیده اند کارنامه ای قابل افتخار است. از حوزه علم و فناوری و پژوهش تا حوزه فرهنگ و هنر و علوم انسانی، و از ساحت ورزش تا ساحت فعالیت های مدنی و اجتماعی، انبوهی از درخشش ها را می توان ردیف کرد که جزو منابع تولید قدرت ملی برای ایران بوده است.
ساده ترین استدلالی که می تواند ضرورت حضور اجتماعی دختران ایران زمین را اثبات کند همین درخشش ها و قدرت آفرینی هاست. سرراست ترین قرینه ای هم که می تواند شایستگی ها و توانمندی های همسان آنها با مردان و پسران را نمایان کند همین کارنامه ی غرور انگیز است. این درخشش ها و کامیابی ها البته همگی در شرایطی حاصل شده که دختران ایرانی به الزامات بومی و فرهنگی و اخلاقی و شرعی پایبند بوده و در چارچوب همین مرزها به چنان توفیقاتی دست یافته اند. دختران و زنان اکنون به نیرویی پرقدرت و غیرقابل انکار در پیکره سیاسی – اجتماعی ایران تبدیل شده اند به نحوی که سهم غیرقابل انکاری از درخشش ها و کامیابی های ملی و بین المللی کشور در حوزه های مختلف، مربوط به آنهاست. از این جهت زنان و دختران ایران را باید از چشمه های اصلی تولید قدرت در ایران امروز دانست و با نهایت تکریم و قدردانی از آنان سخن گفت. این کارنامه خیره کننده، به سخت باورترین منتقدان فعالیت اجتماعی زنان هم ثابت می کند که ظرفیت و قابلیت دختران را به هیچ وجه نباید نادیده گرفت یا حضورشان را تزئینی و نمایشی تلقی کرد.
وضعیت دختران و زنان در ایران امروز، نماد یک موقعیت ویژه است و می توان آن را با استعاره "راه سوم" معرفی کرد. دختر و زن ایرانی اکنون در سایه ی بینش های نوآورانه، هم از راه اول فراتر رفته است که زیستن و محوشدن در سپهر سنت بدون هرگونه تحول و روزآمدی است؛ و هم از راه دوم گذر کرده که تسلیم شدن و سپر انداختن در برابر موج بی مهار تجدد است. او انگار به "کنشگری انتخابگر" تبدیل شده که می تواند در فراسوی راه هایی که روندگان بسیار دارند راه سومی برای خود بسازد. راهی که نه تنگناهای اولی را دارد و نه بی پروایی های دومی را. راهی که هم نجابت و امنیت اوّلی را دارد و هم پویایی و تحرک دومی را. درعین حال راهی نو است که به درستی می توان از آن با عنوان "راه سوم" یاد کرد.
نفس گام زدن در چنین راه نوساخته و خطرخیزی که موانع و مزاحمان فراوانی دارد، کاری است به خودی خود بسیار سخت که همت و شهامت بی پایانی می طلبد. اما دختران و زنان ایرانی نه فقط جسورانه در این راه پای نهاده اند بلکه تصویری از یک راه پیمایی موفق و دوران ساز را هم به نمایش گذاشته اند. با وجود تمام مرزها و محدودیت ها، هم راهگشایی و راهسازی کرده است؛ هم در این راه دشوار و سنگلاخی کامیابانه راهپیمایی کرده است؛ و هم می تواند برای دیگران و حتی برای مردان، راهنمایی و راهبری کند. راه سوم زن ایرانی، جاده ای فرعی و یکطرفه نیست که فقط برای ورزش یا هنر یا تحصیل یا ... فراهم آمده باشد. این راه نو، جلوه های متنوعی در تمام عرصه ها دارد. روزی در عرصه ی علم و پژوهش و فناوری عیان می شود؛ روزی در معرکه ی مدیریت و اجرا و عمل نمایان می شود؛ روزی در ساحت آفرینش های هنری و آثار فرهنگی رخ می نمایاند؛ روزی هم در میدان ورزش هماوردی می کند. تمام این قلمروها در حکم مصداق هایی از آن راه سوم است که زن ایران با نبوغ و خلاقیت خود، آن را کشف و هموار کرده و به نمایش در آورده است.
اندیشمندان علوم اجتماعی چندی است که از زنانه شدن فرهنگ و به طور کلی زنانه شدن زیست-جهان بشری سخن می گویند. سیطره ی زنانگی، ضامن خشونت ستیزی و عامل مهرافروزی و محبت ورزی است. هریک از نظامات حکمرانی جهان که به "راه یابی و راه گشایی" زنان، اعتنا کرده و زمینه را برایشان مهیا نموده اند از حاصل تصمیم خود ثمرات فراوان چیده اند. هر نظام حکمرانی نیز که توان و ظرفیت دختران و زنان را در توسعه نادیده گرفته به زودی با نسلی پرانگیزه برای "راه یابی و راه گشایی" رودررو شده است که چاره ای جز گردن نهادن در برابر صلاحیت و ظرفیت شان نیافته است. در مقابل چنین نسل نوپدیدی، ناکارآمدترین سیاست، رفتار آمرانه و قیم مآبانه است. با دخترانی که مرزهای آگاهی و شکوفایی را حتی بیشتر و بهتر از مردان و پسران گسترش می دهند باید با زبانی نو سخن گفت و با رویی گشاده سراغ شان رفت و از اهلیت و صلاحیت و ظرفیت شان در مسیر توسعه و تعالی ملی، استفاده کرد. آنها از چشمه های جوشان قدرت ملی اند و سرمایه ای که هر نظام سیاسی توسعه گرا آرزویش را دارد. در مقابل دختران پرانگیزه و پاک و پرتوان امروز ایران، بهترین رفتار، شریک کردن شان در چرخه توسعه ایران است. دغدغه متولیان و مدیران، هرآنچه غیر از این باشد در حکم فرعیات و مشغولیاتی است که توسعه این سرزمین را به تعویق می اندازد و آن سرمایه سودبخش را ضایع می کند و آن چشمه قدرت را کور می سازد.
نورنیوز