نورنیوز – گروه سیاسی: درباب پاسخ تنبیهی ایران به رژیم صهیونیستی تحلیلهای متفاوتی قلمی شده و تعابیر مختلفی نیز به کار برده شده است. طبیعی است که روایت طرفهای گوناگون، از آنچه رخ داده و آنچه انجام داده اند بسیار دور از یکدیگر باشد. اما در میان این روایتهای متفاوت، واقعیت هایی هم وجود دارند که بی توجه به فضاسازی ها خود را بر بازیگران تحمیل میکنند.
تبعات عبور از خط قرمز
جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل نه رقابت که دشمنی دیرینه با هم دارند. قاعدتا اقتضای این دشمنی، تلاش برای حذف یا حداقل تضعیف قدرت یکدیگر است. با این حال به نظر میرسد تاکنون رویّه ی نانوشتهای میان هر دو طرف وجود داشته که چارچوب و مختصات اقدامات علیه طرف مقابل را ترسیم میکرده است. به تعبیر دیگر، ایران و رژیم اسرائیل بنا بر هر مصلحت یا محاسبه ی آینده نگرانه ای، نسبت به عدم عبور از خط قرمزهای یکدیگر توجه داشته اند. در این چارچوب که از سوی رسانه ها یا تحلیل گران « جنگ نیابتی» خوانده میشود، نه اسرائیل و نه ایران به صورت مستقیم و از خاک خود، اقدامی علیه طرف مقابل و در سرزمین او انجام نمی دادند. اسرائیل اما بعد از 7 اکتبر و به پشتوانه حمایتهای سیاسی و نظامی متحدان خود، به تدریج به سمت عبور از خط قرمزهای ایران حرکت کرد.
نوذر شفیعی، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران با اشاره به اینکه بعد از 45 سال جنگ لفظی یا نیابتی بالاخره دو سر نمودار به هم برخورد کرد، معتقد است که حرکت اسرائیل به صورت یک فرایند بود که به آرمی از سیاست بازدارندگی به سیاست تهاجم تغییر پیدا کرد. این رژیم با ترورهای مختلفی که علیه حزب الله لبنان یا نیروهای ایران در سوریه انجام داد، تلاش داشت ایران را محک بزند و ببیند خط قرمز ایران کجاست.
این استاد دانشگاه در گفت و گو با "نورنیوز" میگوید:« اصولا هر طرفی وقتی احساس کند، طرف مقابلش قدرت بازدارندگی را از دست داده، به سمت سیاست تهاجمی متمایل میشود. اسرائیل با پشتیبانی متحدان غربی خود تصور میکرد تهران در مواجهه با فشارهای بین المللی و مشکلات اقتصادی داخلی، توان واکنش جدی نخواهد داشت.» شفیعی البته در مقابل بازدارندگی از اصطلاح جدیدی با عنوان «وادارندگی» استفاده میکند و میگوید: «نتانیاهو با سیاستهای تندروانه و تروریستی خود، عملا تهران را از بازدارندگی به وادارندگی رساند. یعنی تهران را وادار کرد که پاسخ درخوری به خودسریهای اسرائیل بدهد.»
پیش از این بسیاری از کارشناسان در تحلیلهای خود بر این نکته تأکید کرده بودند که نتانیاهو بی میل نیست که با تحریک ایران و آغاز جنگ مستقیم با این کشور، پای آمریکا را هم به میان بکشد و آنگاه شاهد رویارویی ایران و آمریکا باشد. شفیعی تاکید دارد که پاسخ ایران به اسرائیل نشان داد که تهران همچنان قدرت بازدارندگی خود را حفظ کرده و مضاف بر آن توان انجام حملات تهاجمی را نیز دارد. لذا یکی از واقعیتهای محسوس در این مورد خاص برجسته شدن توان دفاعی جمهوری اسلامی بود.
راهبرد هوشمندانه تهران
اما چرا سیاست مورد نظر نتانیاهو یعنی وارد کردن ایران به جنگ و به میدان آمدن آمریکا محقق نشد؟ دیاکو حسینی، تحلیل گر مسایل استراتژیک، این مهم را به راهبرد هوشمندانه و عاقلانه جمهوری اسلامی ربط میدهد که همزمان که به هدف خود یعنی تلافی و تنبیه دست یافت، در بازی اسرائیل هم گرفتار نشد. حسینی تولید ادبیاتی مناسب از سوی نظامیان و دیپلماتهای ایران در چارچوب « تلافی» و نه جنگ را هوشمندانه خواند و به «نورنیوز» گفت:« ایران با عقلانیت، سطح منازعه را محدود تعریف کرد و از قبل هم هشدارها و پیامهای لازم را به کشورهای منطقه و آمریکا داد و بخصوص به لحاظ حقوقی برای جهان جا انداخت که اقدام اسرائیل در هدف قرار دادن بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، اقدامی بر خلاف حقوق و عرف بین الملل است و لذا پاسخ به آن حق مشروع تهران است.»
نتیجه این سیاست مورد اشاره دیاکو حسینی را در نهایت میتوان هم در حوزه نظامی و هم در حوزه حقوقی دید. همان متحدان نظامی اسرائیل و در رأس آنها آمریکا هم بعد از پاسخ ایران و بر خلاف تهدیدهای سابق، بر طبل جنگ نکوبیدند و بنابر گزارش رسانه ها و مقامات غربی، گزینه واکنش اسرائیل به عملیات تنبیهی ایران را کمرنگ کردند؛ چنانکه دو جلسه کابینه جنگ اسرائیل فعلا به نتیجه روشن و مشخصی درباره پاسخ به حمله ایران منجر نشده است. اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم اسرائیل هم به شبکه سی ان ان گفت که «در این شرایط، تعادل لازم است.»
وجه دیگر ناکامی اسرائیل در حوزه حقوقی و در جلسه شورای امنیت سازمان ملل رقم خورد. آنجا که تل آویو شاید انتظار داشت با دشت قطعنامهای از سوی شورای امنیت، با قدرت و اعتبار بیشتری ائتلافی قدرتمند را برای پاسخ به ایران فراهم بیاورد. بیراه نبود که نماینده این رژیم در تناقض با مواضع دیگر مقامات کابینه و رسانه ها که سعی در تقلیل و کوچک نمایی عملیات تهران داشتند، در جلسه شورای امنیت خود را به آب و آتش زد تا اقدام نظامی ایران را به عنوان یک تهدید فراگیر برجسته نمایی کند اما حنایش رنگی نداشت و جلسه بدون صدور حتی یک بیانیه محکومیت خاتمه یافت.
به گفته حسینی، ناکامی اسرائیل در شورای امنیت از یک طرف به مواضع اصولی تهران و غیر قابل دفاع بودن حمله تروریستی به بخش کنسولی ساختمان سفارت ایران در سوریه بر میگردد و بخشی دیگر به همزمانی حمله تنبیهی ایران با جنگ غزه که در طول 7 ماه گذشته نسل کشی اسرائیل در آنجا جایی برای دفاع از عملکرد این رژیم باقی نگذاشته است.
رونمایی از توان بازدارندگی ایران
به نظر میرسد این اما همه ماجرا نیست. اسرائیل و کابینه جنگ طلب فعلی آن بسیار وقیح تر از آن هستند که صرفا به خاطر فشارهای متحدان یا ناکامی در شورای امنیت، گزینه پاسخ مستقیم به ایران را کنار بگذارند.
ابوالفضل بهشتی، استاد دانشگاه بروکسل، قدرت نمایی نظامی ایران و رونمایی از توان بازدارندگی اش را در کوتاه آمدن اسرائیل بسیار موثر میداند. این عضود اتاق فکر اتحادیه اروپا به "نورنیوز" میگوید:« اسرائیل و متحدانش میدانند که آنچه در 14 آوریل رخ داد تنها بخش محدودی از توانمندیهای دفاعی ایران بوده است بویژه که تهران در این مقطع ارادهای برای ورود به جنگ هم نداشته و تنها به دنبال تنبیه بوده است.»
به گفته وی متحدان اسرائیل و مشخصا آمریکا هم از آمادگی دفاعی ایران مطلع هستند و میدانند ورود مستقیم به جنگ با ایران علاوه بر خساراتی که به اسرائیل وارد خواهد کرد، برای کشورهای عضو ناتو هم دردسرساز خواهد بود. این کشورها پیش از اینکه بخواهند در رویارویی ایران و اسرائیل از رژیم صهیونیستی دفاع کنند، خود متحمل مشکلات امنیتی و اقتصادی خواهند شد.
بهشتی برای نمونه، آشفتگی در بازارهای اقتصاد بین الملل را تنها یکی از پیامدهای حمله احتمالی اسرائیل به ایران دانست و توضیح داد: « ایران علاوه بر داشتن ظرفیتهای بالا در تولید انرژی، به لحاظ موقعیت جغرافیای سیاسی هم دست بالا را در کنترل و نظارت بر شاهراههای انتقال انرژی دارد. اراده ایران میتواند اختلال بزرگی در بازار جهانی انرژی ایجاد کند و چه بسا نتیجه چنین وضعیتی، تورم و شورشهای داخلی در کشورهای اروپایی باشد.»
قدرت بلامنازع تکنولوژی
بسیاری از کارشناسان، عملیات « وعده صادق» را به لحاظ حجم استفاده از پهپادها و موشک ها بی نظیر خوانده اند. نوذر شفیعی، یکی از واقعیتهای قابل توجه در این مورد خاص را رشد تکنولوژی و تاثیر آن در قدرت نظامی و ملی کشورها میداند. به گفته وی این مهم هم در مورد ایران و هم در مورد رژیم صهیونیستی صادق است یعنی هم پیشرفتهای تهران در ساخت پهپاد و موشک قابل توجه است و هم توان تکنولوژیک تل آویو در سیاست پدافند.
این استاد روابط بین الملل معتقد است که آنچه در دوره جنگ سرد با عنوان « سپر دفاعی آهنی» یا «پرده آهنین» یاد میشد اکنون به شکل دیگری و با تمرکز بر تکنولوژی خودنمایی میکند. به جرأت میتوان گفت که این وجه از توان دفاعی در حمله ایران و دفاع اسرائیل از جنگ اوکراین هم مهم تر بود.
به گفته وی اتفاق رخ داده به نوعی عیار سنجی دو طرف از توانمندیهای یکدیگر هم بود. عبور تعدادی از موشکهای ایران از سپر دفاعی اسرائیل قطعا یک آسیب جدی برای رژیم صهیونیستی است. تصور کنید - تاکید میکنم فقط تصور کنید - تنها یکی از این موشک ها ( از طرف هر کشور متخاصم با اسرائیل) مجهز به کلاهک هستهای باشد چه فاجعهای برای رژیم صهیونیستی رخ خواهد داد.
شفیعی ادامه میدهد:« براین اساس، عملیات اخیر، درس هایی برای هر دو طرف داشت چنانکه ایران هم باید نسبت به مواجهه دقیق تر و بهتر با سامانه پدافندی اسرائیل اهتمام بیشتری داشته باشد که حتما خواهد داشت چنانکه مقامات ارشد نظامی کشور هم تاکید کرده اند که این عملیات به نوعی تست سیستم دفاعی اسرائیل هم بوده است.»
اسرائیل در پوسته صدف غربیها
واقعیت دیگری که به چشم نوذر شفیعی برجسته آمده، وابستگی شدید اسرائیل به متحدان غربی خود و لذا آسیب پذیر بودن این رژیم در صورت نبود این حمایت ها است. او شکست کشورهای عربی در جنگ با رژیم نوپای اسرائیل تا دهه 1970 را یادآور میشود که دلیل عمده آن، همین حمایتهای غربی ها بود. به گفته وی اکنون مشخص شده که اسرائیل در پوسته صدف حمایتی غربی ها است و به دلیل همین حمایت هاست که جسارت عرض اندام پیدا میکند. استاد دانشگاه تهران تاکید دارد که این هم نکتهای است که سیاست مداران و تصمیم سازان در تهران در محاسبات آینده نگرانه خود حتما به آن اهتمام خواهند داشت.
با این وصف به نظر میرسد ورای روایتهای مختلف و تلاش رسانههای غربی برای تقلیل دادن عملیات ایران، نمایش قدرت بازدارندگی تهران، وادار کردن رژیم صهیونیستی به توجه داشتن به خط قرمزهای ایران، راهبرد هوشمندانه نظامی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی، افزایش محبوبیت تهران نزد افکار عمومی جهان اسلام و کشورهای عربی، تاثیر تکنولوژی بر قدرت نظامی و ملی، آشکار شدن وابستگی شدید اسرائیل به حمایتهای غربی ها از جمله برخی واقعیت هایی است که خود را نشان داد.
نورنیوز